
تیپ شخصیتی INTP - منطقدان (شخصیت شناسی MBTI)
در این پست در مورد تیپهای شخصیتی MBTI به طور کلی توضیح دادیم. اکنون به بررسی مورد آنها میپردازیم. در این بخش تیپ شخصیتی INTJ از تیپهای تحلیل گرا را بررسی میکنیم.
تحلیلگراها (INTJ- INTP- ENTJ- ENTP)
شخصیت منطقدان – INTP
تیپ شخصیتی منطقگرا نسبتا نادر است و تنها 3% از جمعیت مردم را شامل میشود که مسلما خبر خوبی برای آنها حساب میشود چون خیلی از "رایج و معمولی بودن" بدشان میآید. منطقدانها به خلاقیت و نوآوری، شخصیت خاص و هوش زیادشان افتخار میکنند. معمولا به عنوان فیلسوف، معمار یا پروفسورهای خیالپرداز شناخته میشوند و مسئول بسیاری از اکتشافات علمی در طول تاریخ هستند.
![]() |
تیپ شخصیتی شما چیست؟ |
زندگی بدون تحقیق و آزمایش ارزش زیستن ندارد
منطقگراها به خاطر نظریههای درخشان و منطق بینظیرشان معروف شدهاند. در واقع آنها به عنوان منطقیترین تیپ شخصیتی بین تمام تیپها در نظر گرفته میشوند.
آنها الگویابی و کشف اختلاف نظرها بین اظهارات مختلف را دوست دارند و این نوعی سرگرمی برایشان است، به همین دلیل دروغ گفتن به یک منطقگرا ایدهی خوبی نیست.
شاید عجیب به نظر برسد اما نمیتوانید حرفهای یک منطقگرا را کامل جدی بگیرید، نه اینکه آنها آدمهای دروغگویی باشند اما شخصیت آنها به گونهای است که تمایل دارند افکار و نظراتی که هنوز به طور کامل توسعه نیافتهاند را به اشتراک بگذارند و از دیگران به عنوان نمونه آزمایش برای تست ایدهها و نظریههایشان (به عنوان مناظرهای در برابر خودشان) استفاده کنند.
این مورد ممکن است باعث شود آنها غیرقابل اعتماد به نظر برسند اما در واقع هیچ فردی بیشتر از آنها مشتاق و توانا در تشخیص مسائل نیست، آنها فاکتورهای بینهایت و جزئیات مربوط به یک مسئله را با دقت کند و کاو میکنند و سپس راهکاری خاص و عملی ارائه میدهند، فقط انتظار گزارش پیشرفت لحظه به لحظه را از آنها نداشته باشید. آنها علاقهای به فعالیتهای عملی و روزمره ندارند، اما اگر محیطی را بیابند که در آن ذهن خلاق و پتانسیلشان آزموده شود و بتوانند از آن استفاده کنند، هیچ محدودیتی برای زمان و انرژی که صرف یافتن راهکاری مناسب میکنند، قائل نمیشوند.
دانایی با شگفتی آغاز میشود
ممکن است به نظر برسد که آنها مدام در حال خیالبافی هستند اما فرآیند تفکر منطقیشان پایانناپذیر است و ذهن آنها از لحظهای که از خواب بیدار میشوند پر از ایده میشود. این تفکر مداوم میتواند باعث شود آنها افسرده و گوشه گیر به نظر برسند چون اغلب اوقات در ذهنشان مناظرههای جامع و کاملی برگزار میکنند، اما منطقگراها وقتی با افرادی که میشناسند هستند یا در کنار افرادی هستند که با آنها علایق مشترک دارند، کاملا آرام و دوستانه هستند.
با این وجود، این رفتارشان هنگامی که در کنار افراد ناآشنا قرار میگیرند با خجالت جایگزین میشود و هنگامی که باور پیدا کنند نتیجهگیریهای منطقی یا نظریههایشان مورد انتقاد قرار گرفته، رفتار دوستانهشان سریعا حالت تدافعی پیدا میکند.
وقتی که آنها هیجان زده میشوند، مکالمهشان دچار تناقض و ناسازگاری میشود چون آنها سعی دارند سلسله نتایج منطقی که منجر به تشکیل آخرین ایدهشان شده را توضیح دهند.
اغلب اوقات منطقگراها قبل از اینکه بتوانند یک موضوع را به طور کامل به دیگران متوجه کنند از کنار آن میگذرند.
برعکس این اتفاق نیز میتواند بیفتد، زمانی که دیگران فرآیندهای فکریشان را از لحاظ ذهنیت و احساس توضیح میدهند. چرخدندههای متوالی و بسیار پیچیده را در نظر بگیرید، دقیقا مانند ذهن یک منطقگراست. او تمام حقایق و ایدههای موجود را میگیرد، آنها را با استدلال خلاق خودشان پردازش میکنند و منطقیترین نتیجه ممکن را تحویل میدهند.
اجازه دهید کسانی که میخواهند در دنیا تغییری ایجاد کنند اول خودشان را تغییر دهند
علاوه بر این، بعید به نظر میرسد که منطقگرایان شکایتهای عاطفی را درک کنند و دوستان آنها هیچ حمایت عاطفی و احساسی از آنها دریافت نخواهند کرد.
منطقگراها ترجیح میدهند یک سری پیشنهادات منطقی برای چگونگی حل مسائل اساسی بدهند، دیدگاهی که توسط اطرافیانشان که حساسترند مورد استقبال قرار نمیگیرد. این قضیه در اکثر موارد و اهدافشان، مانند برنامهریزی برای شام یا ازدواج کردن نیز صدق میکند و آنها بیشتر در فکر اصالت و نتایج کارآمد هستند.
یکی از مواردی که در زندگی منطقگراها مانع ایجاد میکند، ترس زیاد و اضطرابآور از شکست است. شخصیتهای منطقگرا بسیار تمایل دارند که افکار و نظریههای خودشان را ارزیابی کنند از ترس اینکه مبادا چیز مهمی را از قلم انداخته باشند، از این میترسند که مدتی راکد بمانند و در دنیای ناملموس خودشان غرق شوند و افکارشان هیچگاه پذیرفته نشود.
غلبه بر این شک و تردید بزرگترین چالشیست که منطقگراها با آن مواجهاند، اما استعدادها و موهبتهای فکری که آنها به وجود میآورند –چه بزرگ و چه کوچک- ارزش مبارزه با این چالش را دارد.
نقاط قوت
تحلیلگرانی قوی و متفکرانی خلاق: افرادی با تیپ شخصیتی منطقگرا دنیا را مانند یک دستگاه بزرگ و پیچیده میبینند و میدانند که مانند همهی دستگاهها، تمام قطعات به یکدیگر مرتبط هستند. منطقگرایان در شرایطی که اکثر تیپهای شخصیتی گیج میشوند، در تجزیه و تحلیل این ارتباطات فوقالعاده هستند و میتوانند تشخیص دهند که چگونه عوامل نامربوط با یکدیگر ارتباط پیدا میکنند.
بدیع و دارای قوه تخیل قوی: این ارتباطات نتیجهی تخیل بی قید و شرط آنهاست – ایدهی منطقگرایان ممکن است در نگاه اول، برخلاف توقعات اجتماعی به نظر برسد و ممکن است هیچگاه هم به معرض نمایش درنیاید، اما همیشه منجر به نوآوریهای قابل توجهی میشود.
روشنفکر: منطقگراها اگر بر این باور باشند که همه چیز را میدانند نمیتوانند این ارتباطات را برقرار کنند. آنها پذیرای نظریههای مختلف هستند، البته تا زمانی که آن نظریه پشتیبانی علمی و منطقی داشته باشد. در مسائل ذهنی مانند قواعد و سنتهای اجتماعی، منطقگراها نسبتا روشنفکرند.
پرشور و اشتیاق: وقتی ایدهای توجهشان را جلب کند، بسیار پر شور و شوق میشوند. آنها یک تیپ شخصیتی محتاط هستند اما اگر با فردی علاقه مشترک داشته باشند، به دلیل بحث در مورد آن بسیار هیجان زده میشوند. به احتمال زیاد، تنها نشانهی بیرونی این شور و شوق، سکوت آرام آنها یا خیره شدنشان به دوردست است.
صادق و روراست: اینکه یک چیز را بدانید و حقیقت را نگویید و به جای آن چیز دیگری بگویید دورویی است. منطقگراها عمدا به احساسات دیگران ضربه نمیزنند اما باور دارند که حقیقت مهمترین فاکتور است و انتظار دارند که چنین رفتاری مورد تشویق قرار بگیرد و متقابلا به آنها دروغ گفته نشود.
نقاط ضعف
بسیار گوشه گیر و انزواطلب: در حالی که خردمندی منطقگراها الهام بخش اطرافیانشان است، محیط اطراف آنها به طرز عجیبی روی افکارشان نفوذ دارد. این قضیه به خصوص در مورد افراد صدق میکند. منطقگراها در محیطهای اجتماعی نسبتا ساکت و آرام هستند. در موقعیتهای پیچیدهتر نظیر مهمانیها این شرایط آنها را تشدید میکند، اما حتی دوستان صمیمیشان هم در دستیابی به ذهن و قلب آنها مسئله دارند.
بیتفاوت و بیعاطفه: اغلب منطقگراها آنقدر در منطق خودشان غرق میشوند، که ملاحظات عاطفی را فراموش میکنند. موقعیتهای کاملا احساسی معمولا برای منطقگراها بسیار گیجکننده است و نداشتن حس همدردی در زمان مناسب ویژگیایست که میتواند به راحتی موجب رنجش دیگران شود.
حواسپرتی: وقتی توجه منطقگراها به چیزی جلب شود، به کل جهان هستی بیتوجه میشوند. آنها به راحتی فراموشکار میشوند و حتی واضحترین چیزها را در صورتی که به علاقهمندیهای کنونیشان ارتباطی نداشته باشد فراموش میکنند و حتی ممکن است سلامتی خودشان را فراموش کنند، از وعدههای غذاهاییشان صرفنظر کنند یا هر موقع که دوست دارند بخوابند.
خودبزرگبین: سعی آنها در ارتباط با دیگران در اغلب موارد بدتر از گوشهگیریشان است. آنها افرادی هستند که به معلومات و منطق خودشان میبالند، از به اشتراک گذاشتن ایدههایشان لذت میبرند اما وقتی بخواهند توضیح بدهند که چگونه مسیری را طی کردند یا به جایی رسیدند، خوب عمل نمیکنند. بعضی اوقات همه چیز را به حدی ساده میگویند که طرف مقابل آزرده میشود هرچند سعی میکنند دیدگاه او را نیز بسنجند. بدترین زمان وقتیست که آنها به صورت تحقیرآمیزی میگویند: "بیخیال...مهم نیست"
بیزاری از قوانین و مقررات: این تضادهای اجتماعی عمدتا نتیجهای از میل منطقگراها به نادیده گرفتن قوانین است. این نگرش به منطقگراها کمک میکند که بسیار خلاق باشند اما سبب میشود که وقتشان را سر ساخت چیزهایی که قبلا به وجود آمده تلف کنند و یا به خاطر استقلال و خودمختاریشان از آسایش و امنیت دور شوند.
منطقگراها آنقدر پذیرای اطلاعات جدید هستند که اغلب اوقات به تصمیمگیری متعهد نمیشوند. این مربوط به مهارتهای فردیشان نیز میشود. آنها میدانند که با تمرین، پیشرفت میکنند و هر کاری که انجام میدهند بهتر از کار قبلیشان است. اما با وجود اینکه اینها را میدانند بعضی اوقات نتیجه کارشان را مدام به تأخیر میاندازند و حتی برخی اوقات قبل از اینکه کاری را انجام دهند عقب میکشند.
روابط عاطفی
وقتی بحث روابط عاطفی میشود، منطقگراها ترکیب جالبی از ویژگیها دارند که باعث غافلگیری شریکشان میشود. این افراد همیشه پر از ایدهاند، اما موقعیتهای کمی برای بررسی اعتقادات عاشقانهشان دارند. مانند بقیه تئوریهایی که دارند ، از اشتراک گذاری با دیگران لذت میبرند و دوست دارند شخصی را ملاقات کنند که افکار رومانتیکی در آنها به وجود آورد. آنها خودشان را هیجانزده، مشتاق، بازیگوش و استاد بازی با کلمات و بازیهای فکری نشان میدهند.
اما هیچ کدام از اینها به این معنی نیست که روابط عاشقانه برایشان آسان است. آنها خجالتی و گوشهگیر هستند و بیرون رفتن، ملاقات با افراد جدید، خریدن ریسک طرد شدن به جان و قرار دادن خودشان در مرکز توجه در موقعیتهای حساس و احساسی جزو نقاط قوت آنها نیست.
ازدواج کن! یک همسر خوب برایت خوشبختی میآورد و یک همسر بد، بینش و بردباری!
منطقگراها از ابتدا، رابطهشان را جدی میگیرند، تخیل و رویاپردازیشان و چالش شناخت افراد جدید باعث میشود که آنها از اهمیت ارتباطشان آگاه باشند و اثبات میکنند که وفادار هستند. حتی در مراحل اول آشناییشان با یک فرد بسیار رک و راست هستند و سعی میکنند به بهترین نحو نگرش و طرز فکرشان را بیان کنند و تفاهمی دو طرفه میان خودشان و شریکشان به وجود آورند و بر این باورند که اطلاعاتی که به اشتراک میگذارند به آنها کمک میکند سوءتفاهم و جر و بحث به حداقل برسد.
با پیشرفت روابطشان، مشخص میشود که نیاز آنها در روابط بسیار ساده است. هدیهها، سوپرایزها، مهمانیهای شلوغ و قرارها برای آنها نسبتا بیاهمیت است اما این یکی از مهمترین ضعفهای آنها نیز محسوب میشود. چون شریک آنها ممکن است به این موارد نیاز داشته باشد ولی نمیتوانند برای انجام این کارها برنامهریزی کنند. به خاطر تمام تجزیه تحلیلها و تلاشهایشان برای درک متقابل، نمیتوانند به خوبی نیازهای عاطفی دیگران را درک کنند.
وقتی چنین درگیرهایی به وجود میآید آنها تمام تلاششان را میکنند که یک راهکار منطقی بیایند. اما این کار در صورتی که خود مشکل هم منطقی باشد کمکی به آنها نخواهد کرد. آنها باید این موضوع را به خاطر داشته باشند و سعی کنند که با شریک عاطفیشان در سطحی عاطفی (نصف عاطفی-نصف منطقی) ارتباط برقرار کنند. اگر تلاش کنند که این کار را انجام دهند و شریکشان نیز درک بالایی داشته باشد متوجه این قضیه خواهد شد و قدردان او خواهد بود. در هر صورت شریکشان نیز باید همین حق را برای آنها قائل شود و نیمه عاطفی – نیمه منطقی با آنها رفتار کند.
مراقب بیحاصلی یک زندگی پرمشغله باش
دوری آنها از کشمکشها یک هدف اصلی را دنبال میکند: اینکه ذهنشان را روی چیزهای مهمتر صرف کنند. تخیل خلاق و سرزندهشان از آنها شریک عاطفی مشتاق و رومانتیک میسازد. آنها ممکن است به دنیای درونشان بیش از حد اهمیت بدهند و موقعیتهایی جالب و هیجانانگیز را تصور کنند که هیچگاه آنها را برای شریکشان بیان نکردهاند.
ارتباطات منطقگراها از لحاظ فیزیکی، ذهنی و با کمی تلاش از لحاظ عاطفی، روابطی غنی و ارزشمند است. برای آنها شرکایی که صفت N یا شهودی بودن را دارند بهترین هستند و یا افرادی که یک یا دو ویژگی متضاد آنها را دارند تا تنوع و تعادل ایجاد شود. اما تا وقتی که آنها به خاطر بسپارند که شریکشان یک شخصیت مستقل با نیازها و خواستههای مخصوص به خودش است و تا جایی که شریکشان منطقی بودن آنها را به خاطر داشته باشد، روابط آنها طولانیمدت و رضایت بخش خواهد بود.
روابط دوستانه
خیلی از انگیزههای معمول برای دوستیابی – حمایت عاطفی، اعتبار اجتماعی، کارهای روزانه مشترک – در مورد منطقگراها صدق نمیکند. این مفاهیم برایشان کوچک است و آنها تعمق فکری را بالاتر از هر چیزی به حساب میآورند. دوست خوب شدن با منطقگراها کار آسانی نیست اما اگر با فردی علایق مشترک و قطب فکری مشترکی داشته باشند، ارتباط بینشان جرقه میزند و همهی افرادی که فکر میکردند این دو شخصیت از هم دورند را متعجب میکند.
به آرامی وارد یک رابطه دوستی میشوند...
دوستیِ منطقگراها بر پایهی معلومات، تبادل ایدهها، نظریهها و مفاهیم است و افرادی که نتوانند با این موارد کنار بیایند یا نظر متفاوتی داشته باشند با استقبال آنها مواجه نخواهند شد. برای منطقگراها ارتباطات بیشتر مایهی آزار است تا لذت؛ و مکالمه را فقط به موضوعاتی اختصاص میدهند که از نظرشان باارزش باشد یا با افرادی که از آنها خوششان میآید.
آنها با کمال میل دوست دارند که با نصیحتها و راهکارهای منطقی و معقول به کمک بشتابند اما وقتی بحث حمایت عاطفی یا کمک در مورد مسائل احساسی میرسد منطقگراها اصلا گزینهی خوبی نیستند. اما در عوض قابل اعتماد هستند.
...اما در دوستی، محکم و ثابتند
دوستی با آنها ساده نیست اما اگر این پیوند رقم بخورد برای سالیان زیادی درک و فهم و ایدههای مهیج نصیبتان خواهد شد که به تلاشش میارزد.
والدین
منطقگراها مانند بسیاری دیگر از نقشهای اجتماعی در نقش والدین هم با چالشی بزرگ روبرو هستند. آنها مدام در کشمکش هستند که احساسات و بیمنطقی (که مخصوص بچهها هستند) را درک کنند. آنها بسیار فداکارند اما والدینی هستند که خود را به تشویق فرزند برای رشد و تفکر مستقل، یافتن معلومات جدید و دفاع از نظرشان بسیار متعهد میدانند.
برای منطقگراها دانش و معلومات کلید همه چیز است و تمام تلاششان را میکنند تا صبر و آزادی لازم برای دستیابی به آن را به فرزندانشان بدهند.
آنها دیدی آسوده و روشنفکرانه به فرزندانشان دارند و به آنها اجازه میدهند که دنیای اطرافشان را بگردند. آنها هیچ علاقهای به کنترل کردن دیگر انسانها ندارند، به همین دلیل اجازه میدهند فرزندانشان اصول و عقایدشان را خودشان شکل بدهند، هرچند ممکن است زمانهایی که بچهها سوال میکنند دیدگاهها و ایدههای خودشان را به اشتراک بگذارند.
منطقگراها والدینی سختگیر نیستند، حداقل نه به این شکل که از فرزندانشان توقع داشته باشند که مثل همه زندگیشان به این شکل باشد: مدرسه – کار – ازدواج – خرید خانه – بچه – بازنشستگی.
اما آنها در مسائل فکری سختگیر هستند. آنها از فرزندانشان میخواهند که بپرسند آیا این مسیر بهترین راه برای آنهاست و آیا بهتر است مسیر دیگری را در صورت نیاز طی کنند یا خیر. داشتن این سطح از آزادی فردی اضطرابآور است و منطبق شدن با آن زمان زیادی میبرد اما والدین منطقگرا آمادهاند که تا زمان لازم فرزندانشان را در این مسیر حمایت کنند.
نه فقط زندگی کردن، بلکه یک زندگی خوب
با این وجود در مورد حمایتهای عاطفی که کودک نیاز دارد، مخصوصا در دوران نوجوانی، زیاد خوب عمل نمیکنند و در این زمینه بهتر است روی شریکشان حساب کنند یا اینکه تمام تلاش خودشان را بکنند تا از منطقه امن خودشان بیرون بیایند و بتوانند همدلی بیشتری داشته باشند.
شغل و حرفه
منطقگراها منزوی، بیقاعده و مستقل هستند که هیچکدام از اینها برای موقعیتهای شرکتی و سازمانی مناسب نیستند. منطقگراها در یافتن مشاغلی که مطابق خواستههایشان باشد مسئله دارند اما دارای خلاقیت، اشتیاق به روشهای نظری و ایدهها و یک روح کارآفرینانه و ابداعگر هستند. و اگر از این موارد در جهت پیدا کردن شغل مناسبشان استفاده کنند، ویژگیهای دیگرشان که در آنها ضعیفتر هستند در این مسیر ارتقا پیدا میکند.
شعری از اعداد
بیشترین چیزی که منطقگراها به آن علاقهمندند جستجو و ساخت مدلهایی برای ایدهها و اصول ابتدایی است. این باعث میشود که آنها ریاضیدان، تحلیلگران سیستم و دانشمندان حرفهای شوند مخصوصا در زمینههایی مانند فیزیک.
شخصیت منطقگراها، خودبرانگیز است و استانداردهای فردی بسیار بالایی دارند. "کافی بودن" برای آنها رضایت بخش نیست، اما با این حال نیازهای کمی دارند. با وجود این سادگی، شناخت آنها برای شخصیتهایی که محوریتشان مردم هستند دشوار است. آنها در سر خودشان زندگی میکنند و علاقهی کمی به فعالیتهای اجتماعی مانند گپ زدن یا سخنرانیهای انگیزشی دارند.
منطقگراها دوست دارند خودشان را در یک پروژهی جالب و جذاب غرق کنند و هر چیزی که خللی در این پروژه وارد کند، از جمله رئیس، مدیریت دیگران، جشنهای شرکت یا جلسهها از نظر آنها باری ناخواسته و ناخوشایند است.
به همین دلیل، هر چه محیط کاری کوچکتر باشد، فنی باشد و رؤسای کمتری داشته باشند برای آنها بهتر است نظیر: وکالت، جرم شناسی و پزشکی قانونی و تحقیقات آزمایشگاهی. مدیران بصیر و روشنفکری که بتوانند این نیازها را در اختیار آنها قرار دهند، خواهند دید که منطقگراها به کارخانهای از ایدههای عالی و خاص تبدیل خواهند شد.
هر چند خیلی از منطقگراها ممکن است ترجیح دهند خدماتشان را به عنوان یک فریلنسر یا مشاور ارائه دهند.
ارزشهای عاطفی: یک توهم محض
کار به عنوان تحلیلگر شغلی و استراتژیست سازمانی برای منطقگراها بسیار مناسب است اما آنها میتوانند فراتر از این نیز بروند و به عنوان تحلیلگر دادهها، مهندس مکانیک، برق و نرمافزار و حتی به عنوان نویسندگان و خبرنگاران فنی و تخصصی کار کنند.
نتیجه گیری
هوش و قدرت استدلال منطقگراها چیزیست که نباید دستکم گرفته شود. چه یک بحث جزئی باشد و چه یک تصمیم مهم در زندگی، برای آنها ادامه دادن چند ایده و آرام ماندن در آن شرایط، آسان است. این کار باعث میشود که آنها بتوانند از پس چالشهای بسیاری برآیند. هرچند آنها باید بتوانند خودشان را در کارهایی نظیر یافتن (یا نگه داشتن) شریک عاطفی، دوستیابی، رسیدن به سطوح بالا در حرفه یا یادگیری گرفتن تصمیمهای سخت، تقویت کنند.
افراد مشهور تیپ شخصیتی INTP
بیل گیتس | آلبرت انیشتین | اسحاق نیوتن |
انواع تیپهای شخصیتی:
تحلیل گران |
دیپلمات ها |
نگهبانان |
کاوش گران |
INTJمعمار |
INFJحامی |
ISTJتداکارتچی |
ISTPچیره دست |
INTPمنطقدان |
INFPمیانجی |
ISFJمدافع |
ISFPماجراجو |
ENTJفرمانده |
ENFJقهرمان |
ESTJمجری |
ESTPکارآفرین |
ENTPمجادلهگر |
ENFPپیکارگر |
ESFJسفیر |
ESFPسرگرم کننده |
منبع: 16personalities
ارسال نظر
پر بیننده ترین مطالب
آخرین مطالب
درباره ما
ما اینجا از اکسیژن می گوییم ، اکسیژن کسب و کار یعنی هر آنچه برای شروع یک کار لازم است بدانید. با ما همراه باشید تا از تازه ترین اخبار کسب و کار مطلع شوید و ایده های کارآفرینی تان را عملی کنید. شما در اکسیژن وارد سه دنیای کسب و کار ، دنیای مدیریت و دنیای فردی می شوید و مهارت های لازم برای راه اندازی یک کسب و کار از قبیل مهارت مدیریت/رهبری ، بازاریابی و فروش ، برندسازی ، تبلیغات ، مذاکره و ارتباطات ، کارآفرینی و استارتاپ را فراگرفته و با فناوری های نوین و مدیریت کسب و کارهای آنلاین آشنا شده و با استفاده از راهنمای شغل آینده ی من ، بهترین شغل را برگزیده و به کمک مهارت های رشد و توسعه ی فردی ، آشنایی با سبک زندگی موفق و آزمون های خودشناسی به مطلوب ترین وضعیت برای راه اندازی یک کسب و کار می رسید و با الزامات شروع یک کار موفق آشنا می شوید.
نقل مطالب سايت تنها با ذکر منبع (www.odo.ac) و نام نويسنده و لینک به آن مطلب مجاز است و در غیر این صورت پیگرد قانونی دارد.
تماس باما
اکسیژن (هوای تازه کسب و کار) © 2018 تمامی حقوق برای سیستم مدیریت محتوای نویسه محفوظ می باشد